اولین سفررادین جون به استان اردبیل
در مورخ 1393/03/04 آقا رادین به همراه مامان و بابا برای دیدن پسرخاله هایش به استان اردبیل شهر بیله سوار سفر کرد .رادین از اینکه پیش پسرخاله هایش بود خوشحالی میکرد و همیشه می خندید . ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
18:52
زمینی شدنت مبارک فرشته کوچولوی مامان وبابا
فرشته کوچولوی مامان از وقتی که به دنیا اومدی زندگی من وبابایی قشنگتر از روزای قبل شده گل پسر مامانی سختیهای بزرگ کردنتم شیرینه و به داشتنت یه دنیا می ارزه یه عالمه عاشقتم پسر مامان تو فرشته کوچولوی مامانی با دنیا عوضت نمیکنم تو بهترین هدیه خدا واسه من و بابایی هستی پسر گلم ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
22:13
دنیا اومدن رادین
رادین جون ساعت 1 و 40 دقیقه بعد از ظهر روز 8 بهمن 1392 در بیمارستان آریا رشت به دنیا اومد قد نی نی ما 49 سانتی متر و وزنش 3 کیلو و330 گرم بود فردا اون روزم گل پسری ما به خونه خودش اومد رادین جون 10 بهمن ماه یه کم زرد شده بود که بردیمش دکتر و دکتر بهش قطره داد و خدارو شکر گل پسری ما زودی خوب شد روز 12 بهمن پسری رو بردیم برای آزمایشای اولیه و از نی نی پسری خون گرفتن که چند روز بعد جواب آزمایشارو دادن وخداروشکر همشونم خوب بود روز 23 بهمن ماه رادین جون و بردیم مرکز بهداشت و قدو وزن گل پسری و کنترل کردن و براش پرونده ی بهداشتی تشکیل دادیم روز27 فروردین ماه رادین جون و بردیم که ختنه کنیم گل پسری ما مثل یه آقا پسر خوب وایستاد تا ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
22:11
اولین جیغای رادین
امروز 93/2/23 وقتی دختر خاله اتنا خواست دست رادین و از دهنش در بیاره شروع به جیغ زدن کرد حالا یاد گرفته همش جیغ میزنه. ...
نویسنده :
مامانی وبابایی
22:09